افراد موفق چگونه فکر می کنند؟


موفق‌ترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد.

چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر می‌دهد، در اینجا به 15 مورد از بهترین طرزفکرهای افراد موفق اشاره می‌کنیم.

 

فکر کردن یک نظم است. اگر می‌خواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید.

می‌توانید برای برنامه‌ریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یکبار یک نصفه روز، هر یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل.

ببینید انرژیتان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون 20/80 استفاده کنید.

80 درصد از انرژیتان را به 20 درصد از مهمترین فعالیت‌هایتان اختصاص دهید. یادتان باشد که نمی‌توانید در آنِ واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه کاری انجام دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی شما را به 40% برساند.

افراد موفق خود را در معرض ایده ‌ها و آدم‌های مختلف قرار می‌دهند.

آنها سعی می‌کنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش می‌کشند.

ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر.

ایده‌ها تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از اینکه تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را عملی کنید.

افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را انجام ندهید.

آخرین باری که ساعت 2 صبح یک فکر عالی به سرتان زد و وقتی صبح از خواب بیدار شدید به نظرتان احمقانه می‌رسید، را به خاطر دارید؟

افکار تازمانیکه ماده دارند باید شکل داده شوند و باید مورد بازجویی و سوال قرار گیرند.

افراد باهوش با افراد باهوش دیگر همفکری می‌کنند.

فکر کردن با دیگران نتایج بهتری در بر خواهد داشت. مثل این می‌ماند که به خودتان یک راه میان‌بر بدهید. به همین خاطر است که جلسات طوفان مغزی تا این اندازه موثر هستند.

تفکر عامه‌‌ پسند را رد کنید (که معمولاً یعنی اصلاً فکر نکرده‌اید).

خیلی از آدم‌ها وارد عمل می‌شوند با امید اینکه به فکر بقیه خوب برسد.

برای اینکه از وضعیت خارج شوید باید اول با احساس ناراحتی کردن کنار بیایید. همچنین به خاطر داشته باشید که همین الان آدم‌های دیگری هستند که سعی دارند برای خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفق‌اند.

بهترین متفکران از قبل برنامه‌ می‌ریزند، درحالیکه برای افکار ناگهانی نیز جا می‌گذارند.

وقتی با استراتژی وارد عمل شوید، احتمال خطا پایین می‌آید. داشتن افکار مبهم از اینکه کجا هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهید، شما را به هیچ کجا نمی‌رساند.

کلید استراتژیک بودن: 1. موضوع را خرد کنید. 2. بپرسید چرا این مشکل باید حل شود. 3. موارد کلیدی را مشخص کنید. 4. منابعتان را مرور کنید. 5. افراد مناسب را در جای مناسب قرار دهید.

هنری فورد می‌گوید، "هیچ چیز سخت نیست اگر آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید."

برای متفاوت فکر کردن، باید کارهای مختلفی انجام دهید.

راه ‌های جدیدی برای انجام کارتان پیدا کنید، با آدم‌های جدید آشنا شوید، حتی کتاب‌هایی را بخوانید که فکر می‌کنید خسته‌کننده هستند. رمز کار این است که با ایده‌ها و سبک‌های زندگی جدید آشنا شوید.

برای تقدیر از ایده‌های دیگران، باید به ایده‌های دیگر احترام بگذارید.

نمی‌توانید فکر کنید که همیشه حق با شماست. باید به نظرات دیگر هم فرصت دهید.

برای هر روزتان و زمان‌هایی که افراد دیگر را ملاقات می‌کنید، برنامه و موضوع داشته باشید.

بیشتر آدم‌ها فقط برای روزشان برنامه‌ریزی می‌کنند. متفکران برای برنامه‌ریزی هفته، ماه و اهداف بلندمدتشان وقت می‌گذارند و بعد آن را دنبال می‌کنند.

همچنین بدون موضوعی برای حرف زدن وارد جلسات، مهمانی‌ها و قرارهای ملاقات نمی‌شوند. قبل از اینکه وارد چنین موقعیت‌هایی شوند، تصمیم می‌گیرند که از آدم‌ها یاد بگیرند.

تفکر انعکاسی در مهارت‌های تصمیم‌گیریتان به شما رویکرد و اعتمادبه‌نفس می‌دهد.

اگر تفکر انعکاسی نداشته باشید، بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید شما را عقب می‌کشد.

بر حرف‌های منفی که با خودتان می‌زنید غلبه کنید. برنده‌ها با عباراتی مثل "من می‌توانم" حرف می‌زنند.

افراد باهوش محدودیت‌ها را نمی‌بینند. آنها امکانات را می‌بینند.

سام ایوینگ قهرمان سابق بیسبال می‌گوید، "هیچ چیز شرم‌آورتر از این نیست که ببینید کسی کاری را انجام می‌دهد که شما می‌گفتید غیرممکن است."

افراد خلاق خود را وقف ایده‌ها می‌کنند.

آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمی‌ترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست می‌کنند.

افراد خوشبین نمی‌توانند متفکرانی واقعبین باشند.

داشتن رویکرد واقعبینی به شما این امکان را می‌دهد آنقدر به یک مشکل نزدیک شوید که بتوانید آن را بشکافید. روبه‌رو شدن با عواقب احتمالی هم به شما کمک می‌کند کارامدتر باشید و به شما اعتبار بیشتر می‌دهد.

برای اینکه متفکری واقعبین‌تر باشید، باید: 1. از واقعیت تقدیر کنید. 2. کارتان را انجام دهید و واقعیات را به دست آورید. 3. نقاط مثبت و منفی آن را بسنجید. 4. بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. 5. تفکرتان را با منابعتان هم‌تراز کنید.

خیلی مهم است که آخر روز به یاد بیاورید که می‌توانید طرزفکرتان را عوض کنید.

اینکه یاد بگیرید چطور در فکر کردن استاد شوید باعث می‌شود تفکری پربازده داشته باشید. اگر بتوانید این خصوصیت را در خود ایجاد کنید طوریکه به عادت همیشگیتان تبدیل شود، تمام طول زندگی فردی موفق خواهید شد.

افراد باهوش تصمیمات خوب می‌گیرند.

 

 

شش قانون در دکوراسیون منازل

شش قانون در دکوراسیون منازل

رابرت فراست، شاعر امریکایی، معتقد است «خانه همان‌جایی است که وقتی قرار است به آن برگردیم، همه اجزایش آدم را به سمت خودش می‌کشد.» سویه‌های معنوی را اگر کنار بگذاریم، قطعا یکی از این اجزایی که آدم را به سمت خانه‌اش می‌کشد، سلیقه‌ای است که در چیدمان اجزای خانه به کار رفته است. این چند قدم را بردارید تا به یک دکوراسیون مطلوب و درعین‌حال شخصی دست پیدا کنید.

۱) از نصب تابلوهای کوچک روی دیوارهای بزرگ اجتناب کنید. با این کار هم از ارزش اثر هنری کم می‌شود و هم دیوار خانه کوچک به نظر می‌رسد. تابلوهای هنری باید دو‌سوم پهنای دیوار را پوشش دهند تا بشود آنها را یک عنصر دکوراتیو به حساب آورد.

۲) اگر می‌خواهید دیوارهای اتاق‌تان مرتفع به نظر بیاید، از چندین تابلوی عمودی در کنار هم استفاده کنید. اگر دوست دارید دیوارهای اتاق‌تان پهن و طولانی به نظر آید، چندین تابلوی افقی را در کنار هم قرار دهید.

۳) قبل از انجام رنگ‌آمیزی نهایی، از علاقه‌تان به رنگ مورد نظر مطمئن شوید. شاید بد نباشد که آن را در جای کوچکی امتحان کنید و زمانی که از شدت روشنی، تیرگی و یا درخشندگی رنگ اطمینان حاصل کردید آن را برای کل دیوارها به کار ببرید. بهتر است امتحان رنگ را در زیر همان نوری انجام دهید که بیشترین زمان را با آن سپری می‌کنید.

۴) نورها می‌توانند روی رنگ‌ها تاثیر بگذارند. برای مثال، نورهای زرد مقداری گرما و زردی به رنگ اضافه می‌کنند. در مقابل، نورهای سفید، باعث اضافه شدن کمی رنگ آبی به دیگر رنگ‌ها می‌شوند.

۵) استفاده از تابلوهای نقاشی به هماهنگی و زیبایی خانه بسیار کمک می‌کند، ولی به هنگام نصب این تابلوها باید در نظر داشته ‌باشید که در ارتفاعی بالاتر و یا پایین‌تر از حد تعریف‌شده قرار نگیرند. حد تعریف‌شده نصب تابلوها درحقیقت همان میانگین قد افراد بزرگسال خانواده است، یعنی در فاصله‌ای مابین ۱۵۸ تا ۱۷۰ سانتی‌متر از کف زمین. اگر قصد دارید مجموعه‌ای از تابلوها را روی دیوار به نمایش گذارید، می‌توانید این دامنه را به ۱۳۰ تا ۱۸۵ سانتی‌متر گسترش‌دهید.

 

۶)اگر می‌خواهید اتاق‌ها بزرگ‌تر از حد واقعی به نظر برسند، از رنگ‌های روشن و درخشنده استفاده کنید. برعکس، اگر فضای وسیعی در اختیار دارید و می‌خواهید که کوچکتر به نظر برسد، رنگ‌های تیره به کار ببرید.